معنی فارسی infancies
A2نوزادیها؛ به دوره اول زندگی انسان یا حیوان اشاره دارد.
The early stages of life, particularly the phase of an infant.
- NOUN
example
معنی(example):
در دوران نوزادی، کودکان به سرعت یاد میگیرند.
مثال:
During their infancies, children learn rapidly.
معنی(example):
تحقیقات بر روی نوزادیهای گونههای مختلف متمرکز بود.
مثال:
The research focused on the infancies of various species.
معنی فارسی کلمه infancies
:
نوزادیها؛ به دوره اول زندگی انسان یا حیوان اشاره دارد.