معنی فارسی infante
C1در اسپانیا، عنوانی برای پسر شاهزاده یا پادشاه.
A title for the son of a Spanish king or queen.
- noun
noun
معنی(noun):
Any son of the king of Spain or Portugal, except the eldest or heir apparent.
example
معنی(example):
اینفانته تحصیلات خوبی دارد.
مثال:
The infante is well educated.
معنی(example):
در اسپانیا، اینفانته وظایف مهمی دارد.
مثال:
In Spain, the infante has important duties.
معنی فارسی کلمه infante
:
در اسپانیا، عنوانی برای پسر شاهزاده یا پادشاه.
