معنی فارسی infantilising

B1

نوزادانه بار آوردن، به معنای رفتار کردن با کسی به گونه‌ای که او را ناتوان و وابسته به دیگران نشان دهد.

The act of making someone appear less mature or capable.

verb
معنی(verb):

To reduce (a person) to the state or status of an infant.

معنی(verb):

To treat (a person) like a child.

example
معنی(example):

فرایند نوزادانه بار آوردن کودکان می‌تواند رشد آن‌ها را مختل کند.

مثال:

The process of infantilising children can hinder their development.

معنی(example):

منتقدان استدلال می‌کنند که زبان نوزادانه بار آورده شده در رسانه‌ها بر درک کودکان تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Critics argue that infantilising language in media impacts children's understanding.

معنی فارسی کلمه infantilising

: معنی infantilising به فارسی

نوزادانه بار آوردن، به معنای رفتار کردن با کسی به گونه‌ای که او را ناتوان و وابسته به دیگران نشان دهد.