معنی فارسی infection

B2 /ɪnˈfɛkʃən/

عفونت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن میکروبی به بدن نفوذ کرده و باعث بروز مشکلات می‌شود.

The invasion of body tissues by pathogenic organisms, resulting in inflammation.

noun
معنی(noun):

The act or process of infecting.

معنی(noun):

An uncontrolled growth of harmful microorganisms in a host.

example
معنی(example):

پزشک گفت که عفونتی در گوش من وجود دارد.

مثال:

The doctor said there is an infection in my ear.

معنی(example):

عفونت‌ها می‌توانند ناشی از باکتری‌ها یا ویروس‌ها باشند.

مثال:

Infections can be caused by bacteria or viruses.

معنی فارسی کلمه infection

: معنی infection به فارسی

عفونت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن میکروبی به بدن نفوذ کرده و باعث بروز مشکلات می‌شود.