معنی فارسی infeftment

B2

کشف، عملی قانونی برای به رسمیت شناختن مالکیت فرد بر یک دارایی.

A legal act formalizing the ownership of property.

example
معنی(example):

کشف برای تعیین مالکیت قانونی حیاتی است.

مثال:

Infeftment is crucial for establishing legal ownership.

معنی(example):

فرآیند کشف بسته به حوزه قضایی متفاوت است.

مثال:

The infeftment process varies by jurisdiction.

معنی فارسی کلمه infeftment

: معنی infeftment به فارسی

کشف، عملی قانونی برای به رسمیت شناختن مالکیت فرد بر یک دارایی.