معنی فارسی inferiorly
B2inferiorly، به معنای پایینتر از سطح مطلوب یا ارزش خود.
In a way that is lesser in quality or status.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نسبت به همکلاسیهایش خود را inferiorly احساس کرد.
مثال:
She felt inferiorly compared to her classmates.
معنی(example):
زندگی کردن به صورت inferiorly میتواند بر عزت نفس فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Living inferiorly can affect one's self-esteem.
معنی فارسی کلمه inferiorly
:
inferiorly، به معنای پایینتر از سطح مطلوب یا ارزش خود.