معنی فارسی infinitude
C1بینهایت، به معنای وضعیتی است که محدودیتی در آن وجود ندارد.
The state of being infinite or unlimited.
- noun
noun
معنی(noun):
An infinite amount.
مثال:
Euclid proved the infinitude of primes.
example
معنی(example):
بینهایت بودن جهان جالب است.
مثال:
The infinitude of the universe is fascinating.
معنی(example):
ما درباره بینهایت زمان فکر میکنیم.
مثال:
We ponder the infinitude of time.
معنی فارسی کلمه infinitude
:
بینهایت، به معنای وضعیتی است که محدودیتی در آن وجود ندارد.