معنی فارسی infirmable

B1

غیرقابل استفاده، وضعیتی که می‌توان آن را به حالت بهتر بازگرداند.

Capable of being repaired or restored to a usable condition.

example
معنی(example):

مدرک به دلیل وضعیت آسیب دیده‌اش غیرقابل استفاده تشخیص داده شد.

مثال:

The document was deemed infirmable due to its damaged state.

معنی(example):

بیشتر جراحات با مراقبت مناسب قابل درمان هستند.

مثال:

Most injuries are infirmable with proper care.

معنی فارسی کلمه infirmable

: معنی infirmable به فارسی

غیرقابل استفاده، وضعیتی که می‌توان آن را به حالت بهتر بازگرداند.