معنی فارسی infoldings

B1

تاشدگی‌ها به افتادن یا تا شدن چیزی درون یا به داخل اشاره دارد و معمولاً در مورد مواد یا بافت‌ها به کار می‌رود.

The act of folding in or inward, often used in relation to materials or geological structures.

example
معنی(example):

تاشدگی‌های پارچه بافت اضافی را اضافه کردند.

مثال:

The infoldings in the fabric added extra texture.

معنی(example):

ما تاشدگی‌های لایه‌های زمین‌شناسی را مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the infoldings of the geological layers.

معنی فارسی کلمه infoldings

: معنی infoldings به فارسی

تاشدگی‌ها به افتادن یا تا شدن چیزی درون یا به داخل اشاره دارد و معمولاً در مورد مواد یا بافت‌ها به کار می‌رود.