معنی فارسی informalities

B2

سرویس‌ها، عادات و رفتارهای غیررسمی در یک موقعیت اجتماعی.

Non-official behaviors or practices that are relaxed and casual.

noun
معنی(noun):

The condition of being informal.

example
معنی(example):

برخی اوقات روش‌های غیررسمی کمک می‌کنند تا در جلسات یخ شکسته شود.

مثال:

Sometimes informalities help break the ice at meetings.

معنی(example):

روش‌های غیررسمی در رویداد باعث شدند همه احساس راحتی کنند.

مثال:

The informalities at the event made everyone feel welcome.

معنی فارسی کلمه informalities

: معنی informalities به فارسی

سرویس‌ها، عادات و رفتارهای غیررسمی در یک موقعیت اجتماعی.