معنی فارسی infrabasal

B1

زیر پایه، به ناحیه‌ای در بافت اشاره دارد که از لایه‌های بالایی تر حمایت می‌کند.

Referring to a layer situated beneath the base or foundation of a structure.

example
معنی(example):

لایه اینفرا بیسال از ساختار بافت حمایت می‌کند.

مثال:

The infrabasal layer supports the structure of the tissue.

معنی(example):

سلول‌های اینفرا بیسال در توسعه اندام نقش مهمی ایفا می‌کنند.

مثال:

Infrabasal cells play a crucial role in the development of the organ.

معنی فارسی کلمه infrabasal

: معنی infrabasal به فارسی

زیر پایه، به ناحیه‌ای در بافت اشاره دارد که از لایه‌های بالایی تر حمایت می‌کند.