معنی فارسی infragrant

B1

بی‌عطر، به گیاهان یا گل‌هایی اطلاق می‌شود که بویی ندارند.

Describing plants or flowers that lack any fragrance.

example
معنی(example):

گل بی‌عطر هیچ بویی از خود منتشر نکرد.

مثال:

The infragrant flower emitted no scent at all.

معنی(example):

گیاهان بی‌عطر اغلب در باغ‌ها نادیده گرفته می‌شوند.

مثال:

Infragrant plants are often overlooked in gardens.

معنی فارسی کلمه infragrant

:

بی‌عطر، به گیاهان یا گل‌هایی اطلاق می‌شود که بویی ندارند.