معنی فارسی infrahuman
B1اینفراانسان، به اشخاص یا موجوداتی اطلاق میشود که از نظر زیستی یا فرهنگی به انسانها نزدیک هستند اما در سطح بالاتری قرار ندارند.
Referring to species or characteristics that are below or less advanced than humans in an evolutionary sense.
- OTHER
example
معنی(example):
گونههای اینفراانسانی معمولاً در انسانشناسی مطالعه میشوند.
مثال:
The infrahuman species are often studied in anthropology.
معنی(example):
ویژگیهای اینفراانسانی میتوانند بینشهایی درباره فرآیندهای تکاملی ارائه دهند.
مثال:
Infrahuman traits can give insights into evolutionary processes.
معنی فارسی کلمه infrahuman
:اینفراانسان، به اشخاص یا موجوداتی اطلاق میشود که از نظر زیستی یا فرهنگی به انسانها نزدیک هستند اما در سطح بالاتری قرار ندارند.