معنی فارسی infusory

B1

افشاندن به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به پروسه افشاندن مربوط می‌شوند.

Referring to or relating to infusion, particularly in medical or herbal contexts.

example
معنی(example):

خواص افشاندن گیاه ارزش دارویی را اضافه می‌کند.

مثال:

The infusory properties of the herb add medicinal value.

معنی(example):

یک تکنیک افشاندن می‌تواند کیفیت عصاره را بهبود بخشد.

مثال:

An infusory technique can improve the quality of the extract.

معنی فارسی کلمه infusory

: معنی infusory به فارسی

افشاندن به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به پروسه افشاندن مربوط می‌شوند.