معنی فارسی inhabitable

B1 /ɪnˈhæbɪɾəbəl/

به معنای داشتن شرایط مناسب برای زندگی یا سکونت.

Capable of being lived in.

adjective
معنی(adjective):

Fit to live in; habitable.

example
معنی(example):

این سیاره قابل سکونت نیست.

مثال:

This planet is not inhabitable.

معنی(example):

آن‌ها به دنبال مکان‌های قابل سکونت در فضا هستند.

مثال:

They are looking for inhabitable places in space.

معنی فارسی کلمه inhabitable

: معنی inhabitable به فارسی

به معنای داشتن شرایط مناسب برای زندگی یا سکونت.