معنی فارسی inheritrice

B1

فرم مؤنث از وارث، اشاره به زنی که به ارث می‌برد.

A female heir, representing a woman in the context of inheritance.

example
معنی(example):

به عنوان یک وارث مؤنث، او باید درباره تاریخ خانواده‌اش یاد می‌گرفت.

مثال:

As an inheritrice, she had to learn about her family's history.

معنی(example):

نقش او به عنوان یک وارث مؤنث برای اموال بسیار حیاتی بود.

مثال:

Her role as an inheritrice was vital to the estate.

معنی فارسی کلمه inheritrice

:

فرم مؤنث از وارث، اشاره به زنی که به ارث می‌برد.