معنی فارسی inhomogeneous
B2ناهمگن به معنای عدم یکنواختی در ساختار یا ترکیب است.
Not uniform in structure or composition; varied.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not homogeneous
example
معنی(example):
مخلوط ناهمگن بود و هم زدن آن سخت بود.
مثال:
The mixture was inhomogeneous and hard to stir.
معنی(example):
مواد ناهمگن میتوانند ویژگیهای متفاوتی داشته باشند.
مثال:
Inhomogeneous materials can have varying properties.
معنی فارسی کلمه inhomogeneous
:
ناهمگن به معنای عدم یکنواختی در ساختار یا ترکیب است.
