معنی فارسی inhouse
B2درونسازمانی، به فعالیتهایی اشاره دارد که در داخل یک سازمان یا شرکت انجام میشود و از خدمات یا منابع خارجی استفاده نمیشود.
Referring to operations or services conducted within a particular organization.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Belonging to or part of an organization; internal.
example
معنی(example):
این شرکت ترجیح میدهد عملیات خود را درونسازمانی نگه دارد.
مثال:
The company prefers to keep its operations in-house.
معنی(example):
آموزش درونسازمانی میتواند بیشتر به نیازهای شرکت سازگار باشد.
مثال:
In-house training can be more tailored to company needs.
معنی فارسی کلمه inhouse
:
درونسازمانی، به فعالیتهایی اشاره دارد که در داخل یک سازمان یا شرکت انجام میشود و از خدمات یا منابع خارجی استفاده نمیشود.