معنی فارسی inimical
C1 /ɪˈnɪmɪkəl/پدیدهای که دشمنانه یا متضاد است و به روایط منفی اشاره دارد.
Tending to obstruct or harm; unfriendly.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Harmful in effect.
معنی(adjective):
Unfriendly, hostile.
example
معنی(example):
رابطه بین آنها خصمانه بود.
مثال:
The relationship between them was inimical.
معنی(example):
رفتار خصمانهاش باعث ناراحتی همه شد.
مثال:
His inimical behavior made everyone uncomfortable.
معنی فارسی کلمه inimical
:
پدیدهای که دشمنانه یا متضاد است و به روایط منفی اشاره دارد.