معنی فارسی initiatrix
B1یک زن که کاری را آغاز کرده و به عنوان یک رهبری الهام بخش شناخته میشود.
A woman who initiates or leads a significant change or project.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک تأسیس کننده در زمینه فناوری شناخته میشود.
مثال:
She is regarded as an initiatrix in the field of technology.
معنی(example):
به عنوان یک تأسیس کننده تغییر، او الهام بخش بسیاری دیگر بود.
مثال:
As an initiatrix of change, she inspired many others.
معنی فارسی کلمه initiatrix
:یک زن که کاری را آغاز کرده و به عنوان یک رهبری الهام بخش شناخته میشود.