معنی فارسی injured
B1 /ˈɪndʒɚd/صفتی که به وضعیتی اشاره دارد که فردی به دلیل تصادف یا حادثه آسیب دیده است.
Having a wound or injury.
- verb
verb
معنی(verb):
To wound or cause physical harm to a living creature.
معنی(verb):
To damage or impair.
معنی(verb):
To do injustice to.
example
معنی(example):
او از تصادف زخمی شده است.
مثال:
He is injured from the accident.
معنی(example):
چندین زخمی به بیمارستان منتقل شدند.
مثال:
Several injured people were taken to the hospital.
معنی فارسی کلمه injured
:
صفتی که به وضعیتی اشاره دارد که فردی به دلیل تصادف یا حادثه آسیب دیده است.