معنی فارسی inlaced

B1

در بخیه کرده، به معنای آن است که چیزی با چیز دیگری در هم آمیخته یا تزئین شده است.

To be threaded or woven together with another material.

example
معنی(example):

پارچه با نخ‌های نقره‌ای در بخیه شده بود.

مثال:

The fabric was inlaced with silver threads.

معنی(example):

موهای او با گل‌ها به زیبایی در بخیه شده بود.

مثال:

Her hair was beautifully inlaced with flowers.

معنی فارسی کلمه inlaced

: معنی inlaced به فارسی

در بخیه کرده، به معنای آن است که چیزی با چیز دیگری در هم آمیخته یا تزئین شده است.