معنی فارسی inleaguer
B1شخصی که در سازماندهی یا مدیریت لیگ ورزشی نقش دارد.
A person who organizes or oversees a league.
- NOUN
example
معنی(example):
لیگگذاران قوانین جدید را برای همه تیمها صادر کردند.
مثال:
The inleaguer issued the new rules for all teams.
معنی(example):
یک لیگگذار مسئول حفظ ساختار لیگ است.
مثال:
An inleaguer is responsible for maintaining the structure of the league.
معنی فارسی کلمه inleaguer
:
شخصی که در سازماندهی یا مدیریت لیگ ورزشی نقش دارد.