معنی فارسی inlike

B1

هماهنگ کردن یا مشابه کردن با چیزی دیگر.

To make similar to or compatible with something else.

example
معنی(example):

من می‌خواهم سبک خود را با مد روز هماهنگ کنم.

مثال:

I want to inlike my style with the current fashion.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند برنامه‌های خود را با اهداف تیم هماهنگ کنند.

مثال:

They decided to inlike their plans with the team's objectives.

معنی فارسی کلمه inlike

: معنی inlike به فارسی

هماهنگ کردن یا مشابه کردن با چیزی دیگر.