معنی فارسی inline engine

B1

موتور درون‌خطی، موتوری که سیلندرهای آن در یک ردیف قرار دارد و کارایی بالایی دارد.

A type of engine where cylinders are arranged in a straight line, favored for efficiency.

example
معنی(example):

طراحی موتور درون‌خطی به متعادل کردن وزن وسیله نقلیه کمک می‌کند.

مثال:

The inline engine design helps to balance the vehicle's weight.

معنی(example):

موتورهای درون‌خطی به دلیل سادگی و کارایی‌شان ترجیح داده می‌شوند.

مثال:

Inline engines are preferred for their simplicity and effectiveness.

معنی فارسی کلمه inline engine

: معنی inline engine به فارسی

موتور درون‌خطی، موتوری که سیلندرهای آن در یک ردیف قرار دارد و کارایی بالایی دارد.