معنی فارسی innercircles
B2دایرههای داخلی به گروههای خاص و نزدیک اشاره دارد که ارتباطات قویتری برای همکاری و تصمیمگیری دارند.
Groups within a larger community that share close relationships and mutual influence.
- NOUN
example
معنی(example):
دایرههای داخلی مختلف درون سازمان میتوانند بر فرهنگ آن تأثیر بگذارند.
مثال:
Different innercircles within the organization can impact its culture.
معنی(example):
تشکیل دایرههای داخلی میتواند همکاری را بین اعضای تیم تقویت کند.
مثال:
Forming innercircles can enhance collaboration among team members.
معنی فارسی کلمه innercircles
:
دایرههای داخلی به گروههای خاص و نزدیک اشاره دارد که ارتباطات قویتری برای همکاری و تصمیمگیری دارند.