معنی فارسی innovationist

B2

به کسی که در زمینه نوآوری تخصص دارد و بر روی ایجاد ایده‌های جدید کار می‌کند اطلاق می‌شود.

A person who specializes in innovation, developing new ideas or methods.

example
معنی(example):

به عنوان یک نوآور، او بر ایجاد راه‌حل‌های جدید تمرکز دارد.

مثال:

As an innovationist, he focuses on creating new solutions.

معنی(example):

او به عنوان یک نوآور در صنعت فناوری شناسایی می‌شود.

مثال:

She identifies as an innovationist in the tech industry.

معنی فارسی کلمه innovationist

:

به کسی که در زمینه نوآوری تخصص دارد و بر روی ایجاد ایده‌های جدید کار می‌کند اطلاق می‌شود.