معنی فارسی innovatory
B1نوآورانه، اشاره به ایدهها یا روشهایی که جدید و خلاقانه هستند.
Relating to or characterized by innovation; introducing new ideas or methods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شرکت به خاطر طراحیهای نوآورانهاش شناخته شده است.
مثال:
The company is known for its innovatory designs.
معنی(example):
روشهای نوآورانه میتوانند به نتایج بهتری منجر شوند.
مثال:
Innovatory methods can lead to better outcomes.
معنی فارسی کلمه innovatory
:نوآورانه، اشاره به ایدهها یا روشهایی که جدید و خلاقانه هستند.