معنی فارسی inodorous
B2بدون بو، هیچ بویی ندارد.
Having no smell.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Odourless.
example
معنی(example):
آب بیبو است.
مثال:
Water is inodorous.
معنی(example):
این ماده شیمایی بیبو و ایمن برای استفاده است.
مثال:
The chemical is inodorous and safe to use.
معنی فارسی کلمه inodorous
:
بدون بو، هیچ بویی ندارد.