معنی فارسی inogenous

B1

درونی، به اجزای تشکیل‌دهنده داخلی اشاره دارد که از داخل یک چیز به وجود آمده است.

Relating to or originating from within.

example
معنی(example):

مواد درون‌زاد را می‌توان در پوسته زمین یافت.

مثال:

Inogenous substances can be found within the earth's crust.

معنی(example):

فرایند درون‌زاد طی میلیون‌ها سال مواد معدنی جدیدی را شکل داد.

مثال:

The inogenous process formed new minerals over millions of years.

معنی فارسی کلمه inogenous

:

درونی، به اجزای تشکیل‌دهنده داخلی اشاره دارد که از داخل یک چیز به وجود آمده است.