معنی فارسی insalata

A2

سالاد، ترکیبی از سبزیجات، میوه‌ها و گاهی اوقات پروتئین‌ها که به عنوان وعده غذایی یا میان‌وعده سرو می‌شود.

A dish consisting of mixed vegetables, and often other ingredients, served typically as a meal or appetizer.

example
معنی(example):

من برای ناهار یک سالاد سفارش دادم.

مثال:

I ordered an insalata for my lunch.

معنی(example):

سالاد تازه و خوشمزه بود.

مثال:

The insalata was fresh and delicious.

معنی فارسی کلمه insalata

: معنی insalata به فارسی

سالاد، ترکیبی از سبزیجات، میوه‌ها و گاهی اوقات پروتئین‌ها که به عنوان وعده غذایی یا میان‌وعده سرو می‌شود.