معنی فارسی inscrutability
C1غیرقابل درک بودن، عدم توانایی در فهم چیزی به طور واضح.
The quality of being impossible to understand or interpret.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل درک بودن جهان اغلب ما را شگفتزده میکند.
مثال:
The inscrutability of the universe often leaves us in awe.
معنی(example):
غیرقابل درک بودن او او را به شخصیتی جذاب تبدیل کرده است.
مثال:
Her inscrutability makes her an intriguing character.
معنی فارسی کلمه inscrutability
:
غیرقابل درک بودن، عدم توانایی در فهم چیزی به طور واضح.