معنی فارسی insecticide

B2

ماده‌ای شیمیایی که برای کشتن حشرات استفاده می‌شود.

A substance used to kill insects.

noun
معنی(noun):

A substance used to kill insects.

example
معنی(example):

کشاورزان از حشره‌کش برای محافظت از محصولات خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers use insecticide to protect their crops.

معنی(example):

حشره‌کش می‌تواند برای محیط زیست مضر باشد.

مثال:

Insecticide can be harmful to the environment.

معنی فارسی کلمه insecticide

: معنی insecticide به فارسی

ماده‌ای شیمیایی که برای کشتن حشرات استفاده می‌شود.