معنی فارسی insectivory
B1حشرهخواری به معنای تغذیه از حشرات به عنوان منبع غذایی است.
The practice or behavior of feeding on insects.
- NOUN
example
معنی(example):
رژیم غذایی حشرهخواری پرنده برای بقا آن ضروری است.
مثال:
The bird's insectivory diet is essential for its survival.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات برای اطمینان از دریافت پروتئین کافی، حشرهخواری را نشان میدهند.
مثال:
Many animals exhibit insectivory to ensure they have enough protein.
معنی فارسی کلمه insectivory
:
حشرهخواری به معنای تغذیه از حشرات به عنوان منبع غذایی است.