معنی فارسی insetter
B1شخصی که در قرار دادن یا تنظیم شیء یا عنصر خاصی تخصص دارد.
Someone who sets or places things in order.
- NOUN
example
معنی(example):
یک انستتر کسی است که چیزها را در مکان مناسب قرار میدهد.
مثال:
An insetter is someone who sets things in place.
معنی(example):
انستترها در سازماندهی از مبلمان تا دکور کمک میکنند.
مثال:
House setters help organize everything from furniture to decor.
معنی فارسی کلمه insetter
:
شخصی که در قرار دادن یا تنظیم شیء یا عنصر خاصی تخصص دارد.