معنی فارسی inseverably
B2بهطور جداییناپذیر به معنای حالتی است که چیزی نمیتواند از هم جدا شود.
In a manner that cannot be separated.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها بهطور جداییناپذیری با یک تجربه مشترک مرتبط بودند.
مثال:
They were inseverably linked by a shared experience.
معنی(example):
عملکرد او بهطور جداییناپذیری مسیر تاریخ را تغییر داد.
مثال:
His actions inseverably changed the course of history.
معنی فارسی کلمه inseverably
:
بهطور جداییناپذیر به معنای حالتی است که چیزی نمیتواند از هم جدا شود.