معنی فارسی insignificances

B1

بی‌اهمیتی‌ها، به مسائلی اطلاق می‌شود که ارزش یا اهمیت کمی دارند.

Things that are of little or no importance.

noun
معنی(noun):

The state of being insignificant

example
معنی(example):

بی‌اهمیتی‌های زندگی روزمره معمولاً نادیده گرفته می‌شوند.

مثال:

The insignificances of daily life often go unnoticed.

معنی(example):

ما اغلب به بی‌اهمیتی‌ها توجه می‌کنیم به جای آنچه واقعاً مهم است.

مثال:

We often focus on insignificances instead of what truly matters.

معنی فارسی کلمه insignificances

: معنی insignificances به فارسی

بی‌اهمیتی‌ها، به مسائلی اطلاق می‌شود که ارزش یا اهمیت کمی دارند.