معنی فارسی inspector of taxes
B2بازرسانی که وظیفه نظارت و بررسی امور مالیاتی را دارند.
An official who examines financial records for tax compliance.
- NOUN
example
معنی(example):
بازرس مالیاتی سوابق مالی شما را بررسی خواهد کرد.
مثال:
The inspector of taxes will check your financial records.
معنی(example):
شما باید با بازرس مالیاتی صادق باشید.
مثال:
You need to be honest with the inspector of taxes.
معنی فارسی کلمه inspector of taxes
:
بازرسانی که وظیفه نظارت و بررسی امور مالیاتی را دارند.