معنی فارسی inspiriter

B1

کسی که الهام می‌دهد، محرکه‌ای که دیگران را به عمل وادار می‌کند.

A person who inspires others to act or think creatively.

example
معنی(example):

یک انگیزه‌دهنده می‌تواند تصورات را به عمل تبدیل کند.

مثال:

An inspiriter can transform visions into actions.

معنی(example):

نویسندگان اغلب به عنوان انگیزه‌دهنده برای خوانندگان خود عمل می‌کنند.

مثال:

Writers often act as inspiriter for their readers.

معنی فارسی کلمه inspiriter

: معنی inspiriter به فارسی

کسی که الهام می‌دهد، محرکه‌ای که دیگران را به عمل وادار می‌کند.