معنی فارسی installer
B1نصاب، شخصی که مسئول نصب یا راه‌اندازی تجهیزات یا برنامه‌ها است.
A person who installs or sets up equipment, software, or systems.
- noun
noun
معنی(noun):
One who installs.
معنی(noun):
A program that installs software and prepares it for use.
example
معنی(example):
ما یک نصاب استخدام کردیم تا نرم‌افزار جدید ما را نصب کند.
مثال:
We hired an installer to set up our new software.
معنی(example):
نصاب دو ساعت وقت صرف کرد تا کار را تمام کند.
مثال:
The installer took two hours to complete the job.
معنی فارسی کلمه installer
:
نصاب، شخصی که مسئول نصب یا راه‌اندازی تجهیزات یا برنامه‌ها است.
