معنی فارسی instrumental conditioning
B1نوعی یادگیری که در آن رفتارها با پیامدهایشان شکل میگیرند.
A learning process whereby behaviors are influenced by their consequences.
- OTHER
example
معنی(example):
شرطیسازی ابزاری یک فرآیند یادگیری است.
مثال:
Instrumental conditioning is a learning process.
معنی(example):
سگ ترفندها را از طریق شرطیسازی ابزاری یاد گرفت.
مثال:
The dog learned tricks through instrumental conditioning.
معنی فارسی کلمه instrumental conditioning
:
نوعی یادگیری که در آن رفتارها با پیامدهایشان شکل میگیرند.