معنی فارسی insuccate
B2عدم ثبات، اشاره به این که چیزی توخالی است و نمیتواند به خوبی چیزی را در خود نگه دارد.
Referring to something that is hollow or lacks solid structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کدو تنبل دارای عدم ثبات بود، به این معنی که دارای داخلی توخالی بود.
مثال:
The pumpkin was insuccate, meaning it had a hollow interior.
معنی(example):
یک ظرف دارای عدم ثبات نمیتواند مایع را به طور مؤثر نگه دارد.
مثال:
An insuccate vessel cannot hold liquid effectively.
معنی فارسی کلمه insuccate
:
عدم ثبات، اشاره به این که چیزی توخالی است و نمیتواند به خوبی چیزی را در خود نگه دارد.