معنی فارسی insurants
B1بیمهگذاران، افراد یا نهادهایی که تحت پوشش بیمه قرار دارند.
Multiple individuals or entities that hold insurance coverage.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمهگذاران معمولاً از نمایندگان خود مشاوره میگیرند.
مثال:
Insurants often seek advice from their insurance agents.
معنی(example):
بسیاری از بیمهگذاران تحت تأثیر تغییرات جدید سیاستها قرار گرفتند.
مثال:
Many insurants were affected by the recent policy changes.
معنی فارسی کلمه insurants
:
بیمهگذاران، افراد یا نهادهایی که تحت پوشش بیمه قرار دارند.