معنی فارسی insurgence

B2

عبارتی است که به یک حرکت یا شورش بزرگ علیه قدرت موجود اشاره دارد.

A rising in revolt against an established authority, often a government.

noun
معنی(noun):

An uprising or rebellion; an insurrection

example
معنی(example):

شهر با یک طغیان از اعتراضات روبه‌رو شد.

مثال:

The city faced an insurgence of protests.

معنی(example):

طغیان به سرعت در سرتاسر منطقه انتشار یافت.

مثال:

The insurgence spread quickly across the region.

معنی فارسی کلمه insurgence

: معنی insurgence به فارسی

عبارتی است که به یک حرکت یا شورش بزرگ علیه قدرت موجود اشاره دارد.