معنی فارسی insurgences
B2شورش‌های مسلحانه و سازمان‌یافته علیه یک دولت یا مقام رسمی.
An uprising or rebellion against authority, typically involving armed conflict.
- noun
noun
معنی(noun):
An uprising or rebellion; an insurrection
example
معنی(example):
کشور در دهه گذشته با چندین شورش مواجه شد.
مثال:
The country faced several insurgences in the past decade.
معنی(example):
شورش‌ها غالباً به تغییرات سیاسی قابل توجهی منجر می‌شوند.
مثال:
Insurgences often lead to significant political change.
معنی فارسی کلمه insurgences
:
شورش‌های مسلحانه و سازمان‌یافته علیه یک دولت یا مقام رسمی.
