معنی فارسی insurpassable
C1غیرقابل شکست، به معنای بهتر از هر چیز دیگری در نظر گرفته شدن.
So good or great that no one else can surpass it.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد هنرمند در رقابت غیرقابل شکست بود.
مثال:
The artist's talent was insurpassable in the competition.
معنی(example):
اجرای او غیرقابل شکست بود و همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her performance was insurpassable and left everyone in awe.
معنی فارسی کلمه insurpassable
:
غیرقابل شکست، به معنای بهتر از هر چیز دیگری در نظر گرفته شدن.