معنی فارسی insurrectionised
B1به حالتی اشاره دارد که در آن یک گروه به شورش درآمده است.
Describes a group that has been incited to engage in insurrection.
- VERB
example
معنی(example):
گروه شورشی کنترل میدان شهر را به دست گرفت.
مثال:
The insurrectionised group took control of the town square.
معنی(example):
پس از اینکه شهروندان به شورش واداشته شدند، تغییر را خواستار شدند.
مثال:
After being insurrectionised, the citizens demanded change.
معنی فارسی کلمه insurrectionised
:
به حالتی اشاره دارد که در آن یک گروه به شورش درآمده است.