معنی فارسی insusceptibility

C1

عدم حساسیت، ناتوانی در تحت تأثیر قرار گرفتن یا مقاوم بودن در برابر فشارها یا تاثیرات منفی.

The quality of being unaffected or resistant to external influences.

example
معنی(example):

عدم حساسیت او به فشار همسالان قابل تحسین است.

مثال:

Her insusceptibility to peer pressure is admirable.

معنی(example):

عدم حساسیت این گونه به بیماری آن را منحصر به فرد می‌کند.

مثال:

The insusceptibility of this species to disease makes it unique.

معنی فارسی کلمه insusceptibility

: معنی insusceptibility به فارسی

عدم حساسیت، ناتوانی در تحت تأثیر قرار گرفتن یا مقاوم بودن در برابر فشارها یا تاثیرات منفی.