معنی فارسی integrand

C1

انتگراند، تابعی که در فرآیند انتگرال‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

The function that is being integrated in a mathematical expression.

noun
معنی(noun):

The function that is to be integrated

example
معنی(example):

در حساب دیفرانسیل و انتگرال، انتگراند تابعی است که در حال انتگرال‌گیری است.

مثال:

In calculus, the integrand is the function being integrated.

معنی(example):

برای پیدا کردن مساحت زیر منحنی، به انتگراند نیاز دارید.

مثال:

To find the area under the curve, you need the integrand.

معنی فارسی کلمه integrand

: معنی integrand به فارسی

انتگراند، تابعی که در فرآیند انتگرال‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.