معنی فارسی integrators
B1یکپارچه‌ساز به فرد یا سیستمی اطلاق می‌شود که اجزا یا سیستم‌های مختلف را به هم متصل کند تا به یک عملکرد واحد دست یابد.
An integrator is a person or system that combines different components or systems into a unified whole.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who, or a device which, integrates.
معنی(noun):
A device that calculates definite integrals.
معنی(noun):
Any electronic device that sums a measurement over time.
example
معنی(example):
یکپارچه‌سازها به متصل کردن سیستم‌های مختلف کمک می‌کنند.
مثال:
Integrators help connect different systems.
معنی(example):
یکپارچه‌سازها به طور بی‌وقفه برای بهبود نرم‌افزار کار کردند.
مثال:
The integrators worked tirelessly to improve the software.
معنی فارسی کلمه integrators
:
یکپارچه‌ساز به فرد یا سیستمی اطلاق می‌شود که اجزا یا سیستم‌های مختلف را به هم متصل کند تا به یک عملکرد واحد دست یابد.
